Uncategorizedاسلایدر
مخاطبشناسی یک اصل راهبردی برای جذب مخاطب و اثرگذاری بر او

مخاطب هدف هر کوشش رسانهای است و باید نخست ترغیب و سپس قانع شود که رسانه در خصوص علاقه و نیاز او پیام میدهد. مخاطبشناسی و بررسی ویژگیهای مخاطبان، مهمترین عنصر اثر بخش کردن پیامها از طریق تلویزیون و جذب مخاطب است. باید تنوع و تفاوتهای مخاطب، شناسایی و در برنامهریزیهای رسانه لحاظ شود.
اگر برنامهسازان، با مخاطبشناسی کافی به تولید برنامه بپردازند، موفق به جذب مخاطب خواهند شد و بر اندیشه و رفتار آنان تاثیر خواهند گذاشت. در غیر این صورت، ضمن آن که توفیقی در جذب آنان نخواهند داشت و نگرشی منفی نسبت به رسانه نیز در آنها ایجاد خواهد شد.
یکی از بایدهای فعالیتهای رسانهای شناخت طیفهای متعدد مخاطبان است. چالش رسانه ملی باید کشف این تغییرات رفتاری و پاسخ مناسب به آنها باشد و رشد روزافزون پژوهشها در این زمینه ایجاب میکند که برای جلوگیری از کم اهمیت شدن این پژوهشها و نیز بهرهگیری از نتایج مفید آنها، به استخراج راهکارهای رسانهای از آنها مبادرت بورزیم.
برخی از راهکارهای استخراج شده به شرح ذیل است:
۱) شناسایی به روز ذائقه و نیاز مخاطب، باید ماموریتی دائمی باشد. در واقع برای این موضوع باید مواد انگیزشی در یک رسانه حتما مورد نظر قرار بگیرد. و طبق یافتههای پژوهشی مهمترین عامل انگیزشی در یک رسانه، خواست مخاطب است.
۲) روش حل معضل تناقض علاقه و مصلحت مخاطب در یک رسانه، حرکت صحیح و برنامهریزی شده و هدفمند میان دو گزینه مذکور است و علاوه بر در نظر گرفتن خواست و علاقه مخاطب، یک رسانه طبیعتا باید به دنبال ذائقهسازی به صورت تدریجی و غیر مستقیم باشد.
۳) مسئله سرگرمی باید الویت اصلی یک رسانهی تلویزیونی باشد.
۴) باید در مراحل پیشتولید و قبل ارائه محصول یک رسانه، موارد و کارهایی در جهت معروفشدن و جذاب شدن یک برنامه قبل از پخش و توزیعش انجام شود.
۵) باید زبان رسانهای یاد بگیریم، زبانی که انتقال پیام اصلی طی آن به صراحت اتفاق نمیافتد. در واقع انتقال پیام به شکلی صراحتگونه، نصیحتکردن را بیشتر به ذهن مخاطب متبادر میکند که در اکثر موارد نتیجهای عکس دارد. باید روش تلویحی و تدریجی در انتقال پیام توسط یک رسانه انجام گیرد.
۶) سازنده برنامه و یک فرد رسانهای باید در محصولاتش یک نفر را جهت الگوسازی مخاطبان به عنوان شخص قهرمان خروجی رسانهاش معرفی کند. شخصیتی که واجد شرایط و خصایل مثبت است.
۷) در دسترسی مخاطبان به شبکههای تلویزیونی باید مخاطبشناسی صورت گیرد تا اهداف یک رسانه نیز توانایی تحقق داشته باشد.
با توجه به اینکه مخاطب عصر امروز، به مدد پیشرفت فناوری، توانایی دسترسی به انواع و اقسام رسانههای جمعی را به دست آورده است و این امکان را دارد که تنها با یک دستگاه کنترل تلویزیون ساده، از مرزها فراتر رود و اخبار را به چندین زبان و از چندین دیدگاه متفاوت تماشا کند و خود درباره واقعیت هر یک از آنها قضاوت نماید، این وجوه تمایز، پیچیدگیهایی را در مخاطب عصر امروز به وجود آورده است. در چنین شرایطی فرآیند تأثیرگذاری رسانه بر مخاطب، سختتر و پیچیدهتر از دوران گذشته است و تنها به صرف برقراری یک ارتباط موفق نمیتوان موفقیت یک رسانه را نتیجه گرفت. در فضای کنونی، مخاطب باید با رسانه همراه شود، باید پاسخ مناسب برای تردیدها و سؤالات او فراهم آید و در یک کلام، رسانه برای جذب مخاطب باید اعتماد او را برانگیزد.
رسانه ملی جمهوری اسلامی به عنوان اصلیترین مجرای ارتباط نظام با جامعه داخلی و جامعه جهانی، در مواجهه با چنین مخاطبی، راه سختی در پیش دارد و ناگزیر است حداکثر بهرهبرداری را از مطالعات و نظریههای علمی انجام دهد. مسئلهای که به نظر می رسد در بسیاری از مواقع در سازمان صداوسیما مورد غفلت واقع شده است.
برای کسب اطلاعات و دانش بیشتر در این حوزه می توانید به گزارش« درآمدی بر مخاطبشناسی تلویزیون با روش فراترکیب پژوهشهای دانشگاهی» مراجعه کنید که توسط ” پژوها ” تدوین و انتشار یافته است، مراجعه کنید.